محمدرضا عرب، اختر شکافنده،
جلد ۱۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده
در این پژوهش دستور کار کامل ریزافزایی GF۶۷۷ از روش اندامزایی غیرمستقیم از کشت رویان شرح داده شد. بذرهای بالغ GF۶۷۷ پس از گندزدایی، به منظور شکستن نیاز سرمایی در شرایط سترون در محلول ۲۵۰ میلیگرم در لیتر جیبرلیک اسید (GA۳) با ۵ تیمار زمانی (۰، ۱۲، ۲۴، ۴۸ و ۹۶ ساعت) و در دمای ۳±۲۵ درجه سلسیوس قرار گرفتند. ریزنمونههای رویان با دقت از لپههای بذرها جدا و جهت پینهزایی روی محیط کشت پایه موراشیگ و اسکوگ (MS) با تیمارهای مختلف تنظیم کننده رشد کشت شدند. نتیجهها نشان داد به طور کلی تیمار GA۳ سبب افزایش پینهزایی از ریزنمونهها شد که این اثر تنها در حضور ۲، ۴- دی کلروفنوکسی استیک اسید (۲,۴-D) و بنزیل آدنین (BA) صورت گرفت. پینهها بهمنظور اندامزایی روی محیط کشت دارای BA (۰، ۱، ۲ و ۴ میلیگرم در لیتر) به همراه ۲۵/۰ میلیگرم در لیتر نفتالن استیک اسید (NAA) و ۲۵/۰ میلیگرم در لیتر ایندول بوتیریک اسید (IBA) منتقل شدند. بیشترین تعداد شاخه در هر ریزنمونه (۶۰/۱۶) در حضور ۲ میلیگرم در لیتر BA بهدست آمد. تیمار بذرها در محلول GA۳ سبب کاهش مقدار باززایی شاخه از پینه شد. جهت ریشهزایی ریزشاخهها، سه نوع اکسین IBA، NAA و ایندول استیک اسید (IAA) به غلظت های ۰، ۵/۰، ۱، ۲، ۴ و ۸ میلیگرم در لیتر در محیط کشت MS نیم قدرت بررسی شد که بهطور کلی بیشترین ریشهزایی در حضور IBA مشاهده شد. سازگاری گیاهکهای ریشهدار شده پس از انتقال به محیط خاکی در شرایط گلخانه ۸۵% بود.
علی بوته خاک، مجید طالبی، بدرالدین ابراهیم سید طباطبایی، حسن حسن حاج نجاری،
جلد ۱۹، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده
بیشتر رقمهای سیب ایران با نامهای محلی نامگذاری شدهاند و بنابراین روابط ژنتیکی آنها چندان مشخص نیست. در این پژوهش بهمنظور تعیین شناسنامه ژنتیکی برخی نژادگانهای مختلف سیبهای ایران و نیز مقایسه روابط ژنتیکی آنها با رقمهای تجاری خارجی از دو سیستم نشانگر ریزماهواره SSR
(Simple sequence repeats) و SRAP (Sequence-related amplified polymorphism) استفاده شد. از بین ۱۴ جفت آغازگر ریزماهواره بهکار رفته، ۹ جفت آغازگر بهدلیل ایجاد چند شکلی مناسب، کارآمد تشخیص داده شدند. میانگین تعداد آللها در هر مکان ژنی ۲۲/۶ و میزان هتروزیگوسیتی مشاهده شده برابر ۸۱/۰ بهدست آمد و تنوع ژنتیکی بالا در مادههای گیاهی مورد بررسی که ناشی از ماهیت خودناسازگاری و دگرگشنی سیب میباشد را تأیید کرد. در نشانگر SRAP، از مجموع ۵۶ ترکیب آغازگری استفاده شده، تعداد ۱۳ ترکیب چند شکلی مناسبی نشان دادند و ۱۹۴ نوار چند شکل (۹/%۸۵) تولید نمودند. میانگین هتروزیگوسیتی مشاهده شده برای ترکیبهای آغازگری ۳۴/۰ محاسبه شد که با ماهیت خودناسازگاری و دگرگشنی سیب مطابقت نداشت. نتیجههای حاصل از این پژوهش نشان داد که توانایی نشانگر SSR در نشان دادن اطلاعات چند شکلی و میزان هتروزیگوسیتی در نژادگانهای سیب نسبت به نشانگر SRAP بیشتر است و برخلاف نامگذاری منطقهای سیبهای بومی ایران، خاستگاه اصلی این نژادگانها با نام جغرافیایی آنها مطابقت ندارد. نزدیکی ژنتیکی سیبهای خارجی نشان از شجره مشترک احتمالی آنها دارد.
خسرو پرویزی، عزیز باقری،
جلد ۱۹، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۷ )
چکیده
بهمنظور تولید پایههای سیبزمینی مقاوم به قارچ عامل بیماری خال سیاه (Colletotrichum coccodes) ابتدا ژوخههای (غده) بذری سالم از دو رقم مارفونا و آگریا انتخاب شده و پس از تشکیل جوانههای نوری و قطعههای گرهی ساقه از آنها به طول ۵ تا ۷ میلیمتر، درشرایط سترون به ارلنهای حاوی محیط کشتهای موراشیگی و اسکوک (MS) و نیچ و نیچ در آمیخته با عصاره قارچ خالصسازی شده از C. coccodes منتقل شدند. ظرفهای کاشت در اتاقک کشت با دمای ۱۸ تا ۲۵ درجه سلسیوس و دوره نوری ۱۴ ساعت با نور کافی از لامپهای فلورسنت تا زمان باززایی شاخساره قرار گرفتند. از آزمایش فاکتوریل با طرح پایه بهطورکامل تصادفی شامل نوع رقم در دو سطح (مارفونا و آگریا)، غلظت عصاره قارچ در سه سطح غلظت کم (شش سی سی عصاره خالص قارچ همراه هم حجم آن آب مقطر سترون) غلظت میانگین (شش سی سی عصاره خالص قارچ همراه یک سوم حجم آن آب مقطر سترون) و غلظت زیاد (شش سی سی عصاره خالص قارچ) و آب مقطر سترون (تیمار شاهد) و نوع محیط کشت در دو سطح (MS و نیچ ونیچ) استفاده شد. پس از باززایی و تولید گیاهچههای جدید، آلودگی و سلامت آنها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتیجههای آزمایش نشان داد که در قطعههای جوانه نوری در هر دو نوع محیط کشت و در هر دو رقم و با هر سه غلظت از عصاره قارچ، باززایی صورت نگرفت و تنها در تیمار شاهد قطعههای گرهی جوانه قادر به باززایی شدند. اما در قطعههای گرهی ساقه در هر دو رقم و با غلظت کم و میانگین عصاره قارچ، باززایی صورت گرفت. ضمن اینکه تفاوت معنیداری از نظر تولید گیاهچه در تیمار شاهد (آب مقطر سترون) و تیماری که عصاره قارچ با غلظت کم استفاده شده بود، وجود نداشت. در مجموع مشخص شد که امکان باززایی و تولید پایه مقاوم از بیماری خال سیاه در محیط کشت بافت و در مخلوط با غلظتهای میانگین و پائین از عصاره فعال قارچ از قطعههای گرهی ساقه سیب زمینی وجود دارد. اما این قابلیت در زمانی که ریز نمونه مورد استفاده قطعههای جوانه باشد، در هیچ غلظتی از عصاره قارچ وجود ندارد.
فرشته حیدر قلی نژاد، حسین مرادی، مهناز کریمی، وحید اکبرپور،
جلد ۱۹، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده
گیاه خرفه (Portulaca oleracea L.) حاوی مادههای موثر ارزشمندی مانند دوپامین، نورآدرینالین و امگا-۳ است. افزایش متابولیتهای ثانویه به وسیله محرکهای شیمیایی کاربرد گستردهای در کشت بافت گیاهان دارویی دارد. هدف از انجام این آزمایش در ابتدا بررسی نقش تنظیمکنندههای رشد گیاهی در تولید پینه خرفه و سپس تعیین مقدار دوپامین پینه گیاه خرفه زیر اثر محرک شیمیایی متیلجاسمونات بود. در آزمایش اول اثر بنزیل آمینوپورین (BAP) با غلظتهای صفر، یک و دو میلیگرم بر لیتر و ۲,۴-D با غلظتهای صفر، ۵/۰ و ۵/۱ میلیگرم بر لیتر، بر پینهزایی دو ریزنمونه برگی و مریستم بررسی شد. بهترین پینهزایی در ریزنمونه برگ با درصد انگیزش پینه ۱۰۰%، وزن تر ۱۲۱ میلیگرم و قطر پینه ۱/۵ میلیمتر در ترکیب دو میلیگرم بر لیتر BAP و ۵/۰ میلیگرم بر لیتر ۲,۴-D بهدست آمد. در آزمایش دوم اثر متیلجاسمونات در غلظتهای صفر، ۱۰۰ و ۲۰۰ میکرومولار طی دو، چهار و شش روز بر تولید دوپامین پینه بررسی شد. مقدار دوپامین بعد از تهیه عصاره از تیمارهای مختلف با دستگاه کروماتوگرافی مایع اندازهگیری گردید. بالاترین مقدار دوپامین در غلظت ۲۰۰ میکرومولار طی دو روز (۶۸۵/۰ میلیگرم بر لیتر) بهدست آمد. استفاده از متیلجاسمونات در تمامی تیمارها سبب افزایش دوپامین نسبت به شاهد شد. بنابراین متیل جاسمونات محرکی موثر در افزایش متابولیت ثانویه در خرفه است.
خسرو پرویزی، مرضیه قربانی، رحیم احمدوند، احمد موسی پور گرجی،
جلد ۲۰، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده
بهمنظور بررسی اثر دو تنظیمکننده رشد جیبرلیکاسید و بنزیل آدنین بر باززایی گیاهچه از مریستم و ویژگیهای رویشی گیاهچههای حاصل از مریستم در همگروههای جدید سیبزمینی، این پژوهش به صورت آزمایش فاکتوریل با طرح پایه بهطورکامل تصادفی انجام گرفت. فاکتورهای مورد نظر شامل اثر تنظیمکنندههای رشد جیبرلیکاسید و بنزیل آدنین در چهار سطح شامل ۱- محیط کشتMS کامل (شاهد)، ۲- محیط کشت MS + ۲/۰ میلیگرم در لیتر جیبرلیکاسید، ۳- محیط کشت MS + ۲ میلی گرم در لیتر جیبرلیکاسید و ۴- محیط کشت MS + ۱ میلیگرم در لیتر بنزیل آدنین و فاکتور دوم شامل پنج همگروه برتر سیبزمینی با نامهای KSG۳۰۲، KSG۸۲، KSG۴۸، KSG۳۱ و KSG۶۴ بود. شمار مریستمهای رشد کرده (میزان باززایی مریستم) و برخی از ویژگیهای رشد گیاهچههای ایجاد شده از کشت مریستم شامل ارتفاع گیاهچه، وزن گیاهچه، شمار برگ، فاصله و شمار گرهها، شمار و طول ریشهها اندازهگیری شدند. نتیجههای تجزیه واریانس نشان داد اثرهای اصلی تنظیمکننده رشد، همگروه و برهمکنش تنظیمکننده رشد و نوع همگروه بر میزان باززایی مریستم و همچنین بر تمامی ویژگیهای رشد گیاهچه معنیدار شد. از نظر ویژگیهای رشد گیاهچه حاصل از مریستم، همگروههای مورد بررسی در تیمارهای متفاوت از دو تنظیمکننده رشد وضعیت متفاوتی نشان دادند. بیشترین وزن گیاهچه با میانگین ۶۵۴/۰ گرم در همگروه KSG۶۴ در دو محیط کشت MS با غلظت ۱ میلیگرم در لیتر بنزیل آدنین و ۲ میلیگرم در لیتر جیبرلیکاسید حاصل شد. بهطور کلی، با بررسی نتیجههای آزمایش مشخص شد که استفاده از تنظیمکننده رشد بهویژه بنزیل آدنین سبب افزایش قدرت رشد گیاهچههای حاصل از مریستم شد، در عین حال در بیشتر همگروهها تأثیر معنیداری نیز بر میزان باززایی مریستم داشت. همچنین، اثرهای جیبرلیکاسید بر میزان باززایی و قدرت رشد گیاهچه در غلظت کمتر وضعیتی مشابه غلظت بالاتر از آن داشت و حتی در مواردی نیز بهتر بود.
زهرا مهدوی، شیرین دیانتی دیلمی، ساسان علی نیایی فرد، علی فدوی،
جلد ۲۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۹ )
چکیده
خطر نابودی، ارکیدههای بومی دارای ارزش اقتصادی را تهدید میکند. فناوری بذر مصنوعی میتواند از انقراض این گیاهان جلوگیری نماید و برای تولید و صادرات محصول مناسب باشد. در این پژوهش پروتوکورمهای ثعلب سایهپسند کپسوله شدند. اثر سه تیمار دمایی ۴، ۲۰ و ۲۵ درجه سلسیوس طی سه دوره۳۰، ۶۰ و ۹۰ روزه ذخیرهسازی بذرهای مصنوعی بررسی شد. درصد جوانهزنی بذرهای مصنوعی در شرایط ذخیرهسازی، پس از خروج از شرایط ذخیرهسازی، درصد جوانهزنی کل و تعداد روز برای شروع جوانهزنی بررسی شد. بیشترین درصد جوانهزنی در شرایط ذخیره مربوط به تیمارهای ۹۰ روزه در دمای ۴ و ۲۵ درجه سلسیوس و کمترین مربوط به تیمار ۳۰ روزه در ۴ درجه سلسیوس بود. بیشترین درصد جوانهزنی پس از خروج از ذخیرهسازی و کشت، در بذرهای ذخیرهشده در ۶۰ روز در دمای ۴ درجه سلسیوس مشاهده شد. بیشترین درصد جوانهزنی کل مربوط به تیمارهای ذخیرهشده در ۶۰ و ۹۰ روز به ترتیب در دمای ۲۰ و ۴ درجه سلسیوس حاصل شد. بیشترین تعداد روز برای شروع جوانهزنی در کشتهای بعد از ۶۰ روز مشاهده شد. بهترین تیمار جهت ذخیرهسازی در دمای ۴ درجه سلسیوس به مدت ۳۰ و ۶۰ روز بود که در شرایط ذخیرهسازی کمترین و پس از کشت، بیشترین درصد جوانهزنی را داشت.
منصوره نظری، مسعود توحیدفر، حسین رامشینی، کورش وحدتی،
جلد ۲۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده
در ریزانداموارههای فتوسنتزکننده در پی کاهش فردوکسین در شرایط تنش، ناقلهای الکترونی (نظیر فلاودوکسین) با عملکرد مشابه فردوکسین بیان میشوند. ژن کنترلکننده ناقل فلاودوکسین اختلالهای ناشی از تنشهای غیرزیستی در نقل و انتقال الکترون در فرآیند فتوسنتز را کاهش میدهد. به منظور بررسی ویژگیهای مورفولوژیک گردوهای تراریخت دارای ژن Fld در شرایط تنش شوری، آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح بهطورکامل تصادفی با چهار تکرار اجرا شد. در این آزمایش، گردوهای ایرانی تراریخت دارای ژن Fld (رگههای ۲، ۳، ۱۳و ۱۷) و رقم چندلر به عنوان گیاه شاهد در سطحهای مختلف تنش شوری ناشی از NaCl (صفر، ۱۰۰ و ۲۰۰ میلیمولار) در شرایط درونشیشهای مورد ارزیابی قرار گرفتند. بر اساس نتیجههای به دست آمده، رگه ۱۳ دارای بیشترین تعداد برگ سالم (۱۴/۱)، قطر پینه (۳۶/۱ میلیمتر) و تعداد برگهای بازیابی شده (۱۳/۱) در غلظت ۲۰۰ میلیمولار NaCl بود. رگههای تراریخت، ۳۵ روز در تنش شوری ۲۰۰ میلیمولار با یک بار زیرکشت رشد کردند، در حالیکه گیاهان شاهد چند روز پس از قرارگیری در محیط دارای ۲۰۰ میلیمولار NaCl از بین رفتند. با انتقال ژن Fld به گردوی رقم چندلر مورد مطالعه که یک گیاه حساس به شوری است، ویژگیهای رشدی آن در مواجه با تنش بهبود یافت.
امیر رجبی، لیلا فهمیده، مجتبی کیخاصابر، ولی اله قاسمی عمران،
جلد ۲۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۰ )
چکیده
بنفشه آفریقایی یک گیاه زینتی تجاری با رنگ های مختلف است. بهمنظور باززایی مستقیم، این گیاهچه، ابتدا در آزمایش اول که بهصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بهطور کامل تصادفی اجرا شد. اثر ریزنمونههای برگ، گره، دمبرگ، ریشه، گلبرگ و کاسبرگ در چهار رقم در محیط کشت MS حاوی غلظتهای مختلف هورمونهایNAA +BAP وIBA +BAP برای تولید شاخساره بررسی شد. سپس در آزمایش دوم آستانه تحمل ریزنمونههای برگ و دمبرگ به آنتیبیوتیکهای هیگرومایسین و کانامایسین با کشت در محیط کشتهای انتخابی دارای غلظتهای مختلف از این دو آنتیبیوتیک ارزیابی گردید. پس از مشخص شدن غلظت مناسب آنتیبیوتیک برای محیط کشت انتخابی، انتقال ژنهای AS۱ و ۴'CGT به ترتیب با استفاده از آگروباکتریوم سویه LBA۴۴۰۴ حاوی پلاسمیدهای pCAMBIA۱۳۰۴ وpBI۱۲۱ انجام شد. از روش واکنش زنجیرهای پلیمراز برای شناسایی گیاهان تراریخته استفاده شد. نتیجههای آزمایش اول مشخص نمود که ریزنمونه برگ مناسبترین ریزنمونه و محیط کشت حاوی یک میلیگرم بر لیتر IBA و BAP در هر چهار رقم، بهترین ترکیب بود. نتیجههای آزمایش دوم نشان داد که محیط M۴ (به ترتیب حاوی ۵۰ و ۷۵ میلیگرم در لیتر کانامایسین و هیگرومایسین) بهطور کامل از باززایی نمونههای غیرتراریخت جلوگیری میکند. در انتها گیاهان تراریخته با استفاده از آغازگرهای اختصاصی ژنهای مورد آزمایش انتخاب شدند.
زهرا زینتی، حسین امین، سیما سازگاری،
جلد ۲۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
طی دهههای اخیر تلاشهای متعددی بهمنظور تشریح مولکولی مکانیسمهای اساسی رسیدن میوه انجام شده است. درک جامع شبکه تنظیمی رسیدگی در تنظیم کیفیت میوه، تغییر زمان رسیدگی و افزایش ماندگاری حائز اهمیت میباشد. در پژوهش حاضر، با توجه به ارزش غذایی و دارویی لیموترش، دادههای ریزآرایه مربوط به بافت این میوه در دو مرحله نموی نارس و بلوغ، با هدف شناسایی مسیرها و ژنهای مرتبط با رسیدن، توسط نرمافزارهای بیوانفورماتیک از جمله Bioconductor Limma، DAVID ، String و iTAK مورد بررسی قرار گرفت. نتیجهها نشان داد تعداد ۴۲۵۵ پروبست در مرحله نموی رسیده نسبت به نارس افتراق بیان نشان دادند. یکی از مسیرهای غنیشده KEGG توسط این پروبستها، مسیر کاروتنوئید بود. با توجه به افزایش بیان ژنهای مسیر زیستساخت کاروتنوئید در مرحله رسیدگی و نقش این مسیر در بیوسنتز آبسیزیک اسید (ABA)، میتوان بیان داشت سوخت و ساز و علامتدهی ABA نقش کلیدی در رسیدگی میوه لیموترش دارد. افزون بر این، افزایش بالای رونوشتهای ژنهای کلیدی درگیر در مسیر زیستساخت اتیلن در مرحله رسیدگی، میتواند مؤید نقش اتیلن و مسیر انتقال پیام آن در رسیدگی این میوه باشد. بر اساس نتایح پژوهش حاضر ژن رمزکننده آنزیم ۱-آمینو سیکلو پروپان کربوکسیلات اکسیداز ۱ (۱-aminocyclopropane-۱-carboxylate oxidase ۱) دارای بیشترین افزایش بیان (۰۵/۱۳ برابر) در مرحله رسیدگی در مقایسه با میوه نارس لیموترش بود. جستجو برای تعیین عوامل رونویسی با افزایش بیان منجر به شناسایی ۴۱ عامل رونویسی شد. همچنین واکاوی شبکه مرتبط با ژنهای با افزایش بیان، منتج به شناسایی ۱۰ ژن بهعنوان نقاط کلیدی شبکه از جمله عامل رونویسی HY۵-like گردید. دستورزی ژنهای معرفی شده میتواند یکی از راهکارهای بهبود متابولیتهای ثانویه و تغییر زمان رسیدگی میوه لیموترش باشد که در صورت موفقیت، به تولید ارقامی با زمان رسیدگی مطلوب میانجامد که میتوانند در مناطق مختلف مورد کشت قرار گیرند.
عزیزالله شیرزایی، محمود سلوکی، لیلا فهمیده،
جلد ۲۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
انبه یکی از مهمترین میوههای قاره آسیا و مناطق گرمسیر و نیمه گرمسیر دنیاست. در پژوهش حاضر تنوع ژنتیکی درون گونهای ۳۰ نژادگان انبه از برخی مناطق دو استان جنوب کشور، کرمان و هرمزگان (رودان، منوجان، فاریاب، جیرفت، عنبرآباد، هیشین، دهکهان و بلوک) از راه ارزیابی ناحیه بینژنی trnH-psbA کلروپلاست مورد بررسی قرار گرفت. پس از نمونهبرداری از برگهای جوان، استخراج DNA و PCR با استفاده از آغازگرهای ژنtrnH-psbA(IGS) انجام شد. محصولات تکثیر شده مربوط به هر یک از نژادگان های مورد مطالعه، پس از تعیین توالی در پایگاه داده NCBI ثبت شدند. واکاویها و ترسیم دندروگرام روابط فیلوژنتیک و ماتریس تشابه توالیها با نرم افزارهای Darwin، Popgene و Mega انجام شد تا روابط خویشاوندی و فاصله ژنتیکی بین نژادگانها تعیین شود. تجزیه توالیها نشان داد که در ناحیه بینژنی trnH-psbA در مجموع ۳۶۱ جایگاه شناسایی شد. بررسی شباهت توالی نمونههای انبه مورد بررسی با یکدیگر نشانگر یک توالی مشترک ۱۱۶ جفت بازی در میان آنها بود. براساس دندوگرام حاصل از تجزیه خوشه ای، نژادگانها در چهار گروه مختلف قرار گرفتند. بر اساس نتیجههای حاصل میتوان نتیجه گرفت که استفاده از ناحیه بینژنی trnH-psbA برای مطالعه و شناخت تنوع و روابط درون گونهای انبه مفید بوده است.
نجمه فتاحی دهکردی، مسعود قاسمی قهساره، بهروز شیران، مجید صیامپور،
جلد ۲۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۱ )
چکیده
جنس Lonicera از تیره Caprifoliaceae، در زبان فارسی به نامهای پلاخور، شونگ و یا پیچ امینالدوله (Honeysuckle) خوانده میشود. شناخت روابط بین گونهای بر اساس روشهای سنتی مانند ویژگیهای ریختشناسانه و ترکیبهای شیمیایی گاهی نتایج متناقضی داشتهاند. در مطالعه حاضر، به منظور بررسی کارایی رمزینههای DNA در تعیین روابط تبارزایی بین ۱۲ گونه از جنس Lonicera زیر کشت در مناطق مختلف ایران از رمزینههای DNA کلروپلاستی (psbA-trnH و trnL-F) استفاده شد. محتوای DNA ژنومی با استفاده از کیتهای موجود استخراج و به منظور تکثیر دو ناحیه مورد نظر واکنش زنجیرهای پلیمراز (PCR) انجام شد و در نهایت نمونههای خالصسازی شده توالییابی گردیدند. نتایج نشان دادند که طول منطقه psbA-trnH و trnL-F به ترتیب در حدود ۴۳۵-۴۲۰ و ۹۵۰-۹۴۰ نوکلئوتید است. واکاوی پارسیمونی ناحیه psbA-trnH و trnL-F به ترتیب ۳۸۲ و ۸۸۶ جایگاه حفاظت شده، ۵۵ و ۷۱ جایگاه متغیر و ۱۵ و ۱۶ جایگاه پارسیمون را نشان دادند. در درخت تبارزایی ایجاد شده با ناحیه psbA-trnH، بیشترگونهها به جز L. korolkovii و در ناحیه trnL-F، دو گونه L. korolkovii و L. maackii به خوبی از یکدیگر متمایز شده و در شاخههای متفاوت قرار گرفتند. تنوع و فاصله ژنتیکی (۰۰/۰ تا ۲۰۹/۰) بین گونهها در ناحیه psbA-trnH بیشتر از فاصله ژنتیکی (۰۰/۰ تا ۰۲۷/۰) ناحیه trnL-F بود. بنابراین، ناحیه psbA-trnH با توجه به تنوع و تکثیر آسان، رمزینه مناسبی برای بررسی تنوع ژنتیکی گونههای پلاخور است.
محمد باقر حسن پور اقدم، اصغر ابراهیم زاده، محمد علی اعظمی، ستار ملکیان، مهرداد صالح زاده، لمیا وجودی مهربانی،
جلد ۲۳، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۱ )
چکیده
بهمنظور بررسی تاثیر موقعیت جوانه و تنظیمکنندهای رشد بر ریزافزایی گلمحمدی سه آزمایش جداگانه انجام شد. در آزمایش اول تاثیر موقعیت جوانه (جوانه انتهایی، بالادست، میانی و پایین ساقه) و تیمارهای BAP (۵/۲ و ۵ میلیگرم در لیتر) و TDZ (۰۵/۰ و ۱/۰ میلیگرم در لیتر) بههمراه ۱/۰ میلیگرم در لیتر NAA بر باززایی گیاه در محیط کشت MS مطالعه شد. نتایج نشان داد که طولشاخساره و تعداد برگ زیر تاثیر برهمکنش موقعیت جوانه و تنظیمکنندههای رشد قرار گرفت. بیشترین طول شاخساره در قسمت بالادست، میانی و پایین ساقه در تیمارهای ۵/۲ و ۵ میلیگرم در لیتر BAP + NAA و قسمت بالادست ساقه و جوانه انتهایی در تیمار ۰۵/۰ میلیگرم در لیتر تیدیازورون + NAA مشاهده شد. در آزمایش دوم تاثیر غلظتهای صفر، ۵/۱، ۳ و ۵/۴ میلیگرم در لیتر Kin وBAP بر طول شاخساره و تعداد برگ گیاه ارزیابی شد. بیشترین طول شاخساره در ۵/۴ میلیگرم در لیترKin و BAP بههمراه NAA مشاهده شد. در مرحله ریشهزایی از غلظتهای ۱/۰ ، ۲/۰ و ۲ میلیگرم در لیتر اکسینهایIBA و NAA استفاده شد. بالاترین درصد ریشهزایی و طولریشه در تیمار ۱/۰ میلیگرم در لیتر IBA مشاهده شد. در مجموع پاسخ ریزازدیادی به موقعیتهای مختلف جوانه متناقض و متفاوت بود، اما تنظیمکنندهای رشد تاثیر مثبتی بر ریزازدیادی گلمحمدی داشتند.
نرگس مرادی، سید احمد سادات نوری، یاسین دومانی، فاطمه امینی،
جلد ۲۳، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۱ )
چکیده
گیاه زنیان با نام علمی Trachyspermum ammi L. از تیره چتریان است. با استفاده از فن کشت بافت گیاهی، میتوان تنوع ژنتیکی گیاهان را در یک محیط کنترلشده حفظ کرد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر غلظتهای نانوذرات ZnO و TiO۲ و کیفیت نورهای مختلف روی رویانزایی رویشی و باززایی بود. آزمایش حاضر بهصورت فاکتوریل (فاکتورها شامل اکوتیپ، نانوذرات، طیف نوری) بر پایه طرح بهطورکامل تصادفی در ۳ تکرار انجام گرفت. پس از افزودن دی اکسید تیتانیوم (TiO۲) و اکسید روی (ZnO) به محیط کشت MS، ریزنمونهها در طیفهای نوری قرمز، آبی و ترکیب آبی و قرمز قرار گرفتند. در این مطالعه با بهکارگیری نانوذرات درصد آلودگی قارچی و باکتریایی نسبت به تیمار شاهد کاهش یافت. با افزایش غظت نانوذره TiO۲ تحت تیمار طیف ترکیب آبی و قرمز درصد آلودگی به صفر رسید. همچنین بالاترین القای پینه، رویان رویشی و باززایی برای نانوذره TiO۲ تحت تیمار طیف ترکیبی آبی و قرمز در اکوتیپ شیراز و اردبیل مشاهده شد. طیف نور آبی بیشترین تاثیر را در جذب و کنترل آلودگی برای نانوذرهZnO داشت. با افزایش شدت نور جذب نانوذره ZnO کاهش و آلودگی افزایش یافت. در محیط کشت TiO۲ با غلظت ۱۰ میلیگرم بر لیتر تحت تیمار ترکیب نور آبی و قرمز فعالیت یاختههای رویانزا افزایش یافت. با افزایش نانوذره و شدت نور بالا، فعالیت رادیکالهای آزاد و آنزیم پلی فنول اکسیداز متوقف شده و جذب مادههای غذایی توسط یاختههای در حال رشد افزایش یافت. در تیمار شاهد گیاهان باززایی شده به توده سفید رنگی تبدیل و در نهایت باعث مرگ پینه القا یافته، رویانزا و گیاهچههای باززا میشود. مطالعه حاضر با بهکارگیری نانوذرات TiO۲ و ZnO موفق به ارایه یک پروتکل موثر و مفید برای القای رویان رویشی و باززایی در کمترین زمان در محیط کشت شد.
مجتبی قاسمی، لیلا فهمیده، صالحه گنجعلی، مجتبی کیخاصابر، محمد مدرسی،
جلد ۲۳، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۱ )
چکیده
ریزجلبک Nannochloropsis salina یک گونه امیدبخش برای تولید لیپید است که در آبزیپروی و تولید سوخت زیستی مورد استفاده قرار میگیرد. از طرفی، هورمونهای گیاهی نیز اثرهای مختلفی بر سوخت و ساز جلبکهای تک یاختهای دارند. از این رو، آزمایشی با هدف بررسی تاثیر غلظتهای آبسیزیکاسید (ABA) بر رشد و زمان دو برابر شدن، مقدار کلروفیلها، کاروتنوئید، زیستتوده خشک، ABA درونی و لیپید کل ریزجلبک N. salina در محیط کشت گیلارد انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل غلظتهای صفر (شاهد)، ۵/۰، ۱۰ و۲۰ میلیگرم در لیتر آبسیزیکاسید بود. این آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در سال ۱۳۹۹ در آزمایشگاه ریزجلبک پارک علم و فناوری خلیج فارس بوشهر انجام شد. تجزیه واریانس نشان داد که تیمار ABA بر تمام ویژگیهای مورد مطالعه در سطح ۵ درصد معنیدار شد. تیمار ۲۰ میلیگرم بر لیتر آبسیزیکاسید باعث افزایش نرخ رشد، مقدار کلروفیلها، ABA درونی و لیپید کل در این ریزجلبک گردید. بیشترین کاروتنوئید و زیستتوده خشک به ترتیب در تیمارهای ۵/۰میلیگرم بر لیتر و شاهد مشاهده شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد غلظت ۵/۰ میلیگرم بر لیتر ABA بر تولید لیپید و کاروتنوئید ریزجلبک موثر بوده، ولی برای افزایش تولید لیپید کل، غلظت ۲۰ میلیگرم بر لیتر ABA مناسبتر است.
محمد فتاحی، بهنام کارجو،
جلد ۲۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
بهینهسازی محیط کشت تولید ریشههای مویین از نظر ترکیبها و نوع مواد تشکیل دهنده محیط کشت جهت رشد و بهینهسازی زیست توده ضروری است. بزرگترین مزیت ریشههای مویین این است که در مقایسه با گیاه مادری، اغلب توان بالایی در تولید متابولیتهای ثانویه دارند. در این پژوهش، ریشههای مویین تراریخته در گیاه شابیزک بواسطه تلقیح با باکتری Agrobacterium rhizogenes سویه A۷ تولید شدند. تایید مولکولی ریشههای مویین بوسیله PCR با استفاده از آغازگرهای اختصاصی ژن rol B انجام گرفت. با استفاده از کدبندیهای روش سطح پاسخ (RSM) اثر سه غلظت محیط کشت پایه مایع (MS، MS۲/۱ و MS۴/۱) با غلظتهای مختلف ساکارز (۱۵، ۳۰ و ۴۵ گرم بر لیتر) و سه سطح pH (۵/۵، ۸/۵ و ۱/۶) بر رشد ریشههای مویین بررسی شد. وزنتر و خشک ریشههای مویین بعد از گذشت ۴ هفته اندازهگیری شد. نتایج حاصل از روش سطح پاسخ نشان داد که بیشترین وزن تر و خشک ریشههای مویین در محیط کشت با غلظت ۵۶/۰ (MS۲/۱≅) همراه با ۳۰ گرم بر لیتر ساکارز وpH ۸/۵ بهدست آمد. در شرایط بهینه ارزش مطلوبیت هر سه فاکتور محیط کشت، ساکارز و pH ،۹۹۰/۰ و وزنتر و خشک بهترتیب ۵۸/۸ و ۳۱۷/۰گرم بود. بر اساس نتایج GC/MS میزان آلکالوئید آتروپین در ریشههای مویین رشد یافته در مناسبترین محیط کشت حدود ۸۸/۶ درصد بود.
محبوبه هداوندخانی، عباس یداللهی، مسلم جعفری،
جلد ۲۴، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده
هدف از این مطالعه، بهینهسازی مراحل کشت درون شیشهای انجیر رقم سبز بود. ابتدا برای مشخص نمودن مناسبترین تیمار برای گندزدایی ریزنمونهها از آلودگی باکتریایی، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد که در آن از غلظتهای مختلف آنتی بیوتیک سفوتاکسیم استفاده شد. سپس در مرحله استقرار، اثرات دو محیط کشتMS, WPM و سطوح مختلف BA (۰، ۵/۰، ۱ و ۵/۱ میلیگرم بر لیتر) در آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بهطور کامل تصادفی بررسی شد و پس از ۴ هفته شاخصهای درصد بقاء، تعداد برگ و طول ساقه ریزنمونهها اندازهگیری شد. برای مرحله پرآوری شاخساره از محیط پایه MS با غلظتهای مختلف BAP (۰، ۱، ۲ و ۳ میلیگرم بر لیتر) در ترکیب با IBA (۰، ۱/۰ میلیگرم بر لیتر) استفاده شد. نتایج آزمایش گندزدایی نشان داد که باکتریهای درونزا با استفاده از ۱۰۰ میلیگرم بر لیتر سفوتاکسیم با موفقیت حذف شدند. همچنین نتایج آزمایش باززایی نشان داد که بالاترین درصد استقرار ریزنمونهها در محیط کشت MS و در غلظت ۵/۰ میلی گرم بر لیتر BA مشاهده شد (۱۰۰ %) که به طور معنیداری بیشتر از محیط کشت WPM (۴۹/۷۶ %) بود. در مرحله پرآوری، بیشترین تعداد شاخساره و بیشترین تعداد برگ در تیمارهای ۲ میلیگرم بر لیتر BAP + ۱/۰ میلیگرم بر لیتر IBA و همچنین تیمار ۲ میلیگرم بر لیتر BAP بهدست آمد (بهترتیب با ۹۰/۲ و ۴۱/۲ شاخساره و ۷۷/۷ و ۷۸/۶ برگ در هر ریزنمونه). همچنین بیشترین طول شاخساره در تیمارهای ۱ میلیگرم بر لیتر BAP + ۱/۰ میلی گرم بر لیتر IBA، تیمار شاهد و تیمار ۱ میلیگرم بر لیتر BAP مشاهده شد (بهترتیب با ۹۶/۱، ۴۸/۱ و ۵۱/۱ سانتی متر طول شاخساره).
صدیقه شکری، علیرضا بابایی، نیما احمدی، علی مختصی بیدگلی، ساسان علی نیائی فرد،
جلد ۲۴، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده
فالانوپسیس از گیاهان زینتی ارزشمند در دنیا میباشد. معمولترین روش افزایش آن کشت درونشیشهای است. در گیاهان کشتبافتی، فتوسنتز زیر تاثیر عوامل زیادی قرار میگیرد و نقش دقیق آن در رشد و نمو گیاهان کشت بافتی شناخته نشده است. در پژوهش حاضر، عملکرد فتوسنتزی بر اساس تبادلهای گازی و فلورومتری در گیاهچههای فالانوپسیس (با سازوکار فتوسنتزی CAM اختیاری)، در شرایط درونشیشهای در دو دوره زمانی ۲ هفتهای و ۸ هفتهای و در ۴ زمان مختلف در شبانهروز مورد بررسی قرار گرفت. هدف بررسی رفتار روزنهای و عملکرد فتوسنتزی گیاهچههای فالانوپسیس در شرایط درونشیشهای بود. یافتههای تبادلهای گازی و فلورومتری نشان دادند که میزان سرعت فتوسنتز و عملکرد کوانتومی گیاهچهها در شرایط درونشیشهای به توانمندی گیاه در ایجاد سازگاری در یاختههای گیاهی نسبت به شرایط درونشیشهای بستگی دارد. دوره کشت بلندمدت نسبت به دوره کوتاهمدت عملکرد فتوسنتزی و کوانتومی بهتری داشت و میزان فرونشست غیرفتوشیمیائی (NPQ) و هدررفت حرارتی کمتری مشاهده شد. عملکرد روزنهها به دلیل قرارگیری طولانیمدت در رطوبت بالا مختل شده و تأثیر روزنهها در فرایند فتوسنتز در گیاهچهها به تقریب بیتأثیر بود. با توجه به یافتهها، گیاهچههای فالانوپسیس با سازوکار فتوسنتزیCAM اختیاری در شرایط درونشیشهای، کنترل بهتری در رویارویی با شرایط تنشزا دارد و عملکرد فتوسنتزی و فیزیولوژیکی بهتری را نشان خواهد داد.
محمد صادق تمکین، مرضیه قنبری جهرمی، امیر موسوی،
جلد ۲۴، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده
سیکلامن هم به عنوان گیاه زینتی و هم دارویی شناخته شده است. عصاره این گیاه، فعالیت زیستی قوی و محتوای پلی فنولی، تانن و پروتئین بالا دارد. به دلیل وجود این ترکیبات بازدارنده، استخراج اسیدهای نوکلئیک از گیاه دشوار است. بیشتر آزمونهای زیستی با استخراج DNA و RNA آغاز میشود. بنابراین، انتخاب یک روش استخراج مناسب، قابل اعتماد و تکرارپذیر، اهمیت زیادی دارد. در این آزمایش، بهینهسازی استخراج اسیدهای نوکلئیک از گیاه سیکلامن ایرانی (Cyclamen coum Miller) و امکان بیان ژنهای خانهدار مناسب در این گونه، ارزیابی شد. پس از جمعآوری نمونههای گیاهی از سه اندام برگ، گلبرگ و هیپوکوتیل، برای استخراج DNA روشهای تغییریافته CTAB و SDS و برای استخراج RNA روشهای Trizol تغییریافته، CTAB-LiCl و RNX-Plus، استفاده شد. کیفیت و کمیت DNA و RNA استخراج شده از راه الکتروفورز، اسپکتروفتومتری و PCR بررسی شد. برای تایید کیفیت DNA استخراج شده وجود قطعات ژنهای ۱۸S ریبوزومی، اکتین (ACT)، توبولین (TUB) و فاکتور طویلسازی (EF-۱a) به عنوان ژن خانهدار با کمک PCR بررسی شد. بر اساس نتایج بهدست آمده، کمترین غلظت DNA در روش CTAB تغییریافته مشاهده شد. غلظت و کیفیت DNA نمونههای برگ، گلبرگ و هیپوکوتیل در روش SDS تغییریافته بهتر از روش CTAB بود. مقایسه سه روش Trizol تغییریافته، CTAB-LiCl و RNX-Plus در استخراج RNA، نشان داد که روش Trizol تغییریافته از لحاظ وضوح نوارها و غلظت RNA استخراج شده بهتر از دیگر روشها بود. با استفاده از این پروتکل، نسبت جذب A۲۶۰/۲۸۰ نانومتر از ۰۱/۲ تا ۱۰/۲ متغیر بود که نشان دهنده کیفیت بالای RNA جدا شده بدون آلودگی فنولی یا پروتئینی است. علاوه بر این، نسبت A۲۶۰/A۲۳۰ نانومتر بین ۹۹/۱ و ۱۵/۲ بود که نشان میدهد RNA استخراج شده بدون پلی ساکارید است. ساخت cDNA از RNA استخراج شده از سه بافت سیکلامن ایرانی تنها در دو روش Trizol و RNX-Plus با موفقیت انجام شد. برای بررسی کیفیت نمونههای RNA، امکان بیان ژنهای خانهدار با استفاده از RT-PCR ارزیابی شد. نتایج RT-PCR نشان داد که در بین ژنهای خانهدار، TUB و ۱۸S در همه نمونههای برگ، گلبرگ و هیپوکوتیل سیکلامن ایرانی از وضوح باند بیشتر و کیفیت بالاتری برخوردار بودند.
محمدطاهر حلاجیان، کتایون دباغ، مجتبی کردرستمی، علی اکبر قاسمی سلوکلوئی،
جلد ۲۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
بیشتر گونههای جنس Citrus و برخی جنسهای نزدیک در این تیره رویان خورشی تولید میکنند. وجود چنین رویانهایی در کنار رویانهای حاصل از لقاح، منجر به پدیده چند رویانی میشود که طی آن همزمان دو یا چند رویان در یک بذر توسعه مییابند. در این مطالعه، جهت تمایز دانهالهای حاصل از لقاح از دانهالهای خورشی، از گیاهان مادری و دانهالهای حاصله از بذرهای یازده نمونه مرکبات، نمونههای برگی تهیه گردید. پس از استخراج DNA از نمونه ها، PCR با ۸ جفت آغازگر ریزماهوارهای انجام شد. نتایج این بررسی نشان داد که هشت جفت آغازگر برای صفت خورشی یا زایگوتی (تخمزا) بودن دانهال ها در نه رقم، چندشکلی نشان دادند. تعداد کل آللها در جمعیت ۴۶ آلل و دامنه تعداد آلل بین ۳-۱۱ با میانگین ۷۵/۵ بود. تعداد ۳۵ آلل برای صفت خورشی یا تخمزا بودن چند شکل بودند. از بین آغازگرهای چندشکل، آغازگر TAA۴۱ بیشترین تعداد آلل (۱۱) و آغازگرهای TAA۲۷ و TAA۱ کمترین تعداد آلل (۳) را در نمونههای مورد مطالعه تولید کردند. از آغازگرهای چندشکل این پژوهش بویژه TAA۴۵ و TAA۳۳ میتوان برای شناسایی دانهالهای خورشی و تخمزای کلیه نژادگانها و دورگههای ارقام مرکبات در برنامههای بهنژادی مختلف بهره برد.